دارندۀ گیتی، صاحب و قابض گیتی، گیتی آرای و گیتی بان که به معنی پادشاه باشد، (از بهار عجم) (آنندراج)، مالک عالم و پادشاه، (ناظم الاطباء) : ز جملۀ ملکان جهان که داند کرد هزار یک زان کان شهریار گیتی دار، فرخی، امیر غازی محمود سیف دولت و دین خدایگان جهانگیر شاه گیتی دار، مسعودسعد، بلندهمت و بسیاردان و اندک سال جهان گشای و ممالک ستان و گیتی دار، کمال اسماعیل (از آنندراج)، جاودان گیتی به حکم شاه گیتی دار باد جایگاه بدسگال شاه گیتی، دار باد، کمال اسماعیل (از آنندراج)
دارندۀ گیتی، صاحب و قابض گیتی، گیتی آرای و گیتی بان که به معنی پادشاه باشد، (از بهار عجم) (آنندراج)، مالک عالم و پادشاه، (ناظم الاطباء) : ز جملۀ ملکان جهان که داند کرد هزار یک زان کان شهریار گیتی دار، فرخی، امیر غازی محمود سیف دولت و دین خدایگان جهانگیر شاه گیتی دار، مسعودسعد، بلندهمت و بسیاردان و اندک سال جهان گشای و ممالک ستان و گیتی دار، کمال اسماعیل (از آنندراج)، جاودان گیتی به حکم شاه گیتی دار باد جایگاه بدسگال شاه گیتی، دار باد، کمال اسماعیل (از آنندراج)
داور گیتی. آنکه در گیتی داور باشد. حاکم و قاضی در گیتی، آنکه به عدل داوری کند: با تیغ گردون پیکرش گردون شده خاک درش وز رای گیتی داورش گیتی نمودار آمده. خاقانی
داور گیتی. آنکه در گیتی داور باشد. حاکم و قاضی در گیتی، آنکه به عدل داوری کند: با تیغ گردون پیکرش گردون شده خاک درش وز رای گیتی داورش گیتی نمودار آمده. خاقانی
خدای گیتی. پروردگار جهان. آفرینندۀ جهان: چو نیکی نمایدت گیتی خدای تو با هر کسی نیز نیکی نمای. اسدی. جوانمرد گفت ای ز گیتی خدای به پیغمبری خلق را رهنمای. نظامی. نظر کن در این جام گیتی نمای ببین آنچه خواهی ز گیتی خدای. نظامی. ، کنایه از پادشاه باشد
خدای گیتی. پروردگار جهان. آفرینندۀ جهان: چو نیکی نمایدت گیتی خدای تو با هر کسی نیز نیکی نمای. اسدی. جوانمرد گفت ای ز گیتی خدای به پیغمبری خلق را رهنمای. نظامی. نظر کن در این جام گیتی نمای ببین آنچه خواهی ز گیتی خدای. نظامی. ، کنایه از پادشاه باشد
آرایش دهنده گیتی، عالم آرای، (ناظم الاطباء) : سپهری برین گونه برپای کرد شب و روز را گیتی آرای کرد، فردوسی، ای بار خدای گیتی آرای بربندۀ پیر خود ببخشای، سعدی، ، خداوند و خالق گیتی، (آنندراج) (بهارعجم)، از اوصاف پادشاه باشد، (از آنندراج) (از بهار عجم) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 314) : شه گیتی آرای خورشیدبخت که بر تارک چرخ بنهاد تخت، فردوسی، ، نوعی از گل سرخ نیک منظر و رعنا که از بصره آورند و پرهای آن را مدتی میتوان نگاه داشت و چون آن را در لای لباسها نهند بوی خوش به آنهامیدهد شبیه به بویی که مرکب از بوی مشک و عنبر باشد، (از فرهنگ شعوری ج 2 ص 314) (ناظم الاطباء)، رجوع به گل گیتی شود
آرایش دهنده گیتی، عالم آرای، (ناظم الاطباء) : سپهری برین گونه برپای کرد شب و روز را گیتی آرای کرد، فردوسی، ای بار خدای گیتی آرای بربندۀ پیر خود ببخشای، سعدی، ، خداوند و خالق گیتی، (آنندراج) (بهارعجم)، از اوصاف پادشاه باشد، (از آنندراج) (از بهار عجم) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 314) : شه گیتی آرای خورشیدبخت که بر تارک چرخ بنهاد تخت، فردوسی، ، نوعی از گل سرخ نیک منظر و رعنا که از بصره آورند و پرهای آن را مدتی میتوان نگاه داشت و چون آن را در لای لباسها نهند بوی خوش به آنهامیدهد شبیه به بویی که مرکب از بوی مشک و عنبر باشد، (از فرهنگ شعوری ج 2 ص 314) (ناظم الاطباء)، رجوع به گل گیتی شود